نجف آباد قدیمی ترین شهر جدید ایران
mahdi naderi |
پنجشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۰۵ ب.ظ |
۰ نظر
پیشینه تاریخی نجف آباد قدیمی ترین شهر جدید ایران
این شهر در زمان شاه عباس صفوی در ۲۵ کیلومتری غرب شهر اصفهان بنا شدهاست . در دوره حکومت شاه عباس صفوی در حدود سال ۱۰۲۲ه. ق مقداری هدایا و نزورات و جواهرات و پول نقد که بار چندین شتر بود از طرف شاه عباس برای آرامگاه حضرت علی(ع) به نجف اشرف فرستاده شد. (که بالغ بر سیصد من موم زرد، کافور، مقداری فتیله عنبری و مروارید دریایی بود.) قافله شتران در این سرزمین باز ایستادند و تلاش شتربانان برای حرکت دادن شتران به جایی نرسید. خبر به شیخ بهایی(ره) رسید. شیخ در ردی فرمودند"دیشب در عالم رویا شاه نجف را زیارت کردم. فرمودند شتران را برهانید و بارشان را به صرف آباد کردن این محل مصرف کنید که اصلح همین است. "
این سخن شیخ مورد تایید پادشاه قرار گرفت. شرح حال این داستان را اعجوبه توانا ابوالقاسم پاینده در کتاب قدمگاه خود به زیبایی بیان میدارند"بیرون شهر معجزه رخ داده بود، چند شترکه با بارهای سنگین از سکههای نقره شاه عباس، به راه نجف میرفت، پنج فرسنگی پایتخت (اصفهان) در یک دره وسیع ریگی و میان دو رشته کوه، خفتند و دیگر برنخواستند. تلاش شتربانان بی اثر بود. یک روز و دو روز گذشت. شتران هنوز خفته بودند. کاروانسالار درمانده شد و به پایتخت خبر داد. همان شب شیخ بهایی(ره) مشاور و محرم شاه امام خفته در نجف را به خواب دید که فرمود شتران را رها کنید و اموال را همان جا صرف کنید که صلاح کار همین است. وبنایی به نام من بسازید که چنین خواستهام.اراده امام انجام شد. آب آنجا نبود. از راه دور آوردند. درآن ریگزار بناء وصحن و ضریح و گنبدی ساختند با دو باغ در دو سو.
به عقیده عدهای اسم اصلی نجف آباد "ده نان" یا "دهان" بودهاست که مقصود از نان "نون" میباشد. و ابوالقاسم پاینده دیار نون را برای این شهر برگزیدهاست.
ساکنین اولیه شهر
عوامل متعددی در هسته اولیه سکونت در این محل نقش داشتند:
نجف آباد قبل از صفویه
- سیاسی: شاه عباس صفوی در سال ۹۹۶ه. ق با مساعدت روسای ایل اوستاجلو و ایل شاملو روی کار آمد. شورشهایی که از قبل از روی کار آمدن شاه عباس شروع شده بود هنوز ادامه داشت. شاه عباس از همان آغاز برآن شد تا با سرکوب شورشهای به پاخاسته قدرت خویش را تثبیت کند. وی در سال ۱۰۰۷ه. ق اصفهان را به پایتختی انتخاب کرد و سعی کرد با تحت فشار قراردادن نیروهای شورشی و متلاشی ساختن هستههای طغیانی آنها را نابود کند و یا تبعید نماید. وی در این راستا در سال۱۰۱۴ه. ق حدود هفتاد هزار ارمنی و آذربایجانی را به مرکز ایران تبعید نمود. همچنین بسیاری را از گرجستان بیرون راند و در حوالی اصفهان ومازندران اسکان داد. اسکان مخالفان در اطراف پایتخت امکان کنترل بیشتر را به قدرت مرکزی میداد. بسیاری از مخالفان شهرهای دیگر هم به این شهر تبعید شدند.
- جغرافیایی: نزدیکی نجف آباد با اصفهان و قرار داشتن بر سر مسیر خوزستان و عراق
- نظامی: شاه عباس این مکان را قورخانه (مرکز اسلحه) و محل سکونت کارگران اسلحه سازی قرار داد. به همین جهت احتمال دارد صنعت چاقو سازی و زودپز سازی و همچنین کارد و چنگال سازی در نجف آباد از بقایای همان دوران باشد.
نجف آباد قبل از صفویه
در خصوص ساکنان اولیه شهر گفته شدهاست که قبل از بنای آن عده از زرتشتیان در کوههای شمالی شهر ساکن بودند. واین محل پس از آنکه دولت اسلامی برقرار شد برای مدتی پایگاه گبران گردید.
نجف آباد قطعه زمینی وسیع با دورشته کوه موازی درشمال و یک رشته از کوهپایههای زاگرس در جنوب، دشت وسیعی را تشکیل میداده که عدهای از زرتشتیان چادرنشین از فلات مرکزی ایران (یزد) بدواً در تابستان با کوچ خود به این مکان احشامشان را در کوهپایههای شمالی میچراندند و تا پاییز در این جاسکونت داشتند. اما پس از مدتی رنج رفتوآمد همه ساله آن هارا وادار به اسکان در این دشت کرد. اینان در کوهپایههای شمالی ساکن شدند و از چشمه سارهای آن برای استفاده خود و مواشی شان بهره میبردند.
چون تابستانها دچار کم آبی شدند به فکر حفر قنات و تامین آب دائمی برای خود افتادند. بزرگ قبیله آنها آذرماهان نام داشت و اقدام به حفر قنات بَلمچه کرد و با ساختن قلعه و خانه، طائفهای را در آنجا اسکان داد. وضمن دامداری به کشاورزی هم مشغول شدند. خرابههایی از آنها وجود دارد که البته مربوط به زمانهای بعد از آنها میباشد و همچنین آثار قبرستانی که اکنون در داخل پادگان نظامی قرار دارد.
اینان اولین ساکنان نجف آباد بودند. پس از مرگ آذرماهان یکی از فرزندان او"سندل"به ریاست قبیله منصوب شد. او که با افزایش نفوس احتیاج به آب و آذوقه بیشتری را نیاز میدید اقدام به حفر قنات سندل مینماید. با حفر آن آب زیادی را در این دشت جاری ساختند عدهای از افراد قبیله در محل فعلی باغات شمالی مستقر ساخت. و قلعه گبری را در شمال غربی خیابان ۱۵خرداد شمالی و محل آفتابی شدن قنات سندل بنا میکند و این دومین محل اسکان نیاکان ما در دشت نجف آباد بودهاست.
بنابر نقل پیران، سندل در درههای شمالی نجف آباد مانند (دره ابوجه، دره حمامی، غارگبری) تختگاهی داشته و عدهای آثار و علائمی از سکونت آنها را در آنجا دیده و یا از گذشتگان شنیدهاند. در این زمان است که داستان عبور شتران از نجف آباد به سمت نجف آباد و احداث نجف آباد توسط شاه عباس شروع میشود.
سندل گبر که مردی با تدبیر و توانا بود. فرزندان پسر و دختر خود را تشویق به حفر قنات و گسترش دامداری و کشاورزی میکند. شیر بچه فرزند ارشد سندل به اتفاق مردان قبیله به احداث قنات دیگری (شیربچه) در مرکز نجف آباد از غرب به شرق، کمر همت میبندند و قناتی پر آب را در دشت وسیع و هموار حفر مینماید که آن را در محل دهکده (سه راه فرهنگ فعلی) آفتابی و به محلی که آن را شاه آباد نام نهادند سرازیر میکند. و زمین های طول مسیر را احیا نمود و قریه شاه آباد را به عنوان محلی برای اسکان عدهای دیگر از فرزندان خود و ایجاد باغ و بوستان تدارک میبیند.
همزمان در ان محل قلعه، حمام، عصارخانه، و... ساخته میشود. و هنوز هم بعضی از آن آثار باقی است. با مرگ شیر بچه فرزند او قباد در مرکز دشت نجف آباد (کوچه جعفر قباد) قلعهای بنا میکند و درآن ساکن میشود. این قلعه هستهٔ مرکزی قبایل پراکنده در چهارنقطه اطراف قرار میگیرد و مرکز رفتوآمد و داد و ستد زرتشتیان ساکن بلمچه، شاه آباد و ساکنان باغات شمالی میشود.
بنابر اقوال مختلف مردان جدیدی که از زندانیان سیاسی و منتقدان به حکومت صفوی بودند و از گوشه و کنار توسط شاه عباس صفوی بالاجبار در نجف آباد و عمدتاً در مرکز آن (قدمگاه و قلعه نو بنیان) ساکن شدند. در کنار مردم اولیه نجف آباد همنشین شدند. و به زندگی و معاشرت پرداختند. کمکم نتایجی بروز میکند.....
فرزند قباد مسلمان شده و نام جعفر را برای خود انتخاب میکند. هم چنین اقدام به ساخت قلعهای به نام قلعه جهانگیر کرد که بعداً به قلعه حاج نوروز معروف شد. این قلعه که اکنون در خیابان امام فعلی روبه روی داروخانه شفا بخش قرار دارد، قلعه وسیعی با سکنه زیاد و امکانات خوبی بود. اعم از چاه آب، برج دیده بانی، حمام و نقبی که در مواقع خطر میتوانستند از آن استفاده کنند و فرار کنند. و بعداً تاسیسات دیگری مثل یک عصارخانه در آن ساخته شد که هم اکنون باقی است. به تبعیت از او هم کیشانش هم اکثراً مسلمان شدند و شیعه اثنی عشری اختیار کردند.
به امر شاه عباس و همت شیخ بهایی در بدو احداث نجف آباد تعدادی قنات احداث شد. در مدت زمان کوتاهی طرح باغات و ترویج کشاورزی شروع میشود. تعداد قنوات را ۱۷ رشته ذکر کردهاند که پس از ورود به نجف آباد به ۱۷قسمت (لت) میشود. اما تعداد این قنوات هیچگاه به ۱۷ رشته نرسید و با برسیهای انجام شده فقط ۱۳رشته باقی ماندهاست.(قرق، محمدی، شور، ناظری، عباسآباد، حسینآباد، زرین، کوزادان، شاه، صادق آباد، رحیم آباد، کی، کاشیان) از این ۱۳ رشته نیز بعضی در زمانهای بعد از دولت صفویه با همت و دستان توانای اهالی این دیار هم چون قنات رحیم آباد حفر شدهاست.
در صورت جلسه تحدید حدود قنوات نجف آباد از ۱۳ رشته قنات فوق ۱۰ قنات با یک الج (رشته) و قنات ناظری، عباسآباد، زرین و قرق و قنات محمدی هرکدام دارای ۳ الج (رشته) میباشد که در مجموع ۱۹الج را تشکیل میدهند که ۳الج از اینها (کی، کاشیان، شور) بایر هستند.
همان طور که گفته شد پس از احداث نجف آباد، بنابر اقوال و اسناد و مدارک تاریخی عدهای از بندیان سیاسی و ناراضی و منتقدان به حکومت صفوی از تمام نقاط ایران وادار به اقامت در این خطه میشوند. اینکه اجباراً در این محل ساکن شده یا به میل و رغبت خود دقیقاً معلوم نیست. لیکن به نظر میرسد با وعده آزادی به شرط سکونت در این محل که تحت نظر حکومت مرکزی باشد به کار و حرفه خود مشغول شدند. اعم از (اسلحه سازی، فرش بافی، عصاره گیری، گیوه کشی، کلاه مالی، مسگری، یراق دوزی، کرباس بافی، بیل سازی ...)
با اندک دقت در حرفههای پر رونق و با اهمیت آن دوران و تولید لوازم مختلف در این شهر مسلم است که آنها مردمانی هنرمند، کاردان و دانا بودندوادوات و لوازمی که اینان با ورود خود به نجف آباد به ساخت آن مشغول شده بودند هنوز هم وجود دارد. هرچند با وجود تکنولوژی جدید از رونق افتادهاند.
اما دلائل متعددی وجود دارد که آن مردمان ابتدایی نجف آباد مردمی عامه و معمولی نبودند.. اینان پس از ورود خود در مدت کوتاهی توانستند یک دشت نیمه خشک را با دستان هنرمند خود به بوستانی سرسبز تبدیل کنند و حرفههای مختلف را رونق بخشند. قبل از ورود این مردمان هزاران روستا در اطراف نجف آباد با قدمتی بسیار قدیمی وجود داشتهاست که هنوز که هنوز است در همان سطح باقی ماندهاند ولی نجف آباد به لطف چنین مردمانی روز به روز بر شوکت و جلالش افزوده شدو چراغش فروزانتر گشت.
ساخت ادوات جنگی در قورخانه های شاه عباس به روایت جهانگردان خارجی هم چون شمشیر، گرز، سپرو... وهمچنین وجود عصارخانه های متعدد برای به دست آوردن روغنهای گیاهی که در آن زمان هرکدام به منزله یک پالایشگاه تهیه سوخت بوده از دیگر هنرها و حرفههای آنان بودهاست.
وجود کشاورزان ماهرکه با علم و عمل خود پویایی زیستی این مرز و بوم را رونق بخشیدند به خصوص در بخش درختان بادام که یکی از سخت ترین درختان ار نظر مراقبت میباشد گویای پشتکار این مردمان است. ساربانان و حمله داران سحر خیز در بین راهها و کاروان سراها، از دیگر توانمدیهای ساکنان این خطه بوده که در فن به کارگیری استر و شتر و انتقال کالاهای مایحتاج مردم حکایت از رشادتهای آنان دارد.
نقل از ویکی پدیا
- ۹۳/۰۵/۲۳